کد قالب کانون موضوع قرآنی برای سخنرانی

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 132
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 1176
بازدید ماه : 14112
بازدید کل : 40867
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 شهريور 1402

احادیث حفظ قرآن

بعضی از موارد نهی اسراف:

1 . در خوردن و آشامیدن:

«کلوا واشربوا ولا تسرفوا» (65) ;

«بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید .»

2 . اسراف در انتقام گیری:

«فلا یسرف فی القتل » (66) ;

«پس نباید در قتل اسراف کند .»

3 . حتی در انفاق هم نباید اسراف کرد:

«والذین اذا انفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا» (67) ;

«و [بندگان خدا] کسانی اند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی می کنند و نه تنگ می گیرند .»

عبدالملک بن عمرو احول گوید: امام صادق علیه السلام پس از تلاوت آیه فوق مشتی سنگریزه برداشت و آن را در مشتش نگه داشت و فرمود: این همان سختگیری و خستی است که خدای عزوجل درکتاب خود فرموده است . آن گاه مشتی دیگر برداشت و همه آنها را ریخت و فرمود: این اسراف است . سپس مشتی دیگر برداشت و قسمتی از آن را ریخت و مقداری را نگه داشت و فرمود: این حد وسط است . (68)

نشانه های اسرافکار:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «اما علامة المسرف فاربعة: الفخر بالباطل ویاکل ما لیس عنده ویزهد فی اصطناع المعروف وینکر من لا ینتفع بشی ء منه (69) ;

نشانه های اسرافکار چهار چیز است: به کارهای باطل می نازد; آنچه را فراخور حالش نیست، می خورد; در انجام کارهای خیر بی رغبت است و هر کس را که از او سودی نمی برد انکار می کند .»

حکایت:

روزی بهلول نزد هارون الرشید رفت . اتفاقا هارون در عمارت تازه ساز خود نشسته بود، همین که چشمش به بهلول افتاد، از او خواست چیزی بر دیوار عمارت بنویسد . بهول نوشت:

«رفعت الطین ووضعت الدین، رفعت الجص ووضعت النص فان کان من مالک فقد اسرفت والله لا یحب المسرفین وان کان من مال غیرک فقد ظلمت والله لا یحب الظالمین; گل را برافراشتی و دین را فرو گذاشتی; گچ را بلند ساختی و نص را فرو گذاشتی . اگر این عمارت از مال خود توست، همانا اسراف کرده ای و خداوند اسراف کنندگان را دوست نمی دارد و اگر از مال دیگران است ظلم کرده ای و خداوند ستمگران را دوست نمی دارد .»

(6)

دانش اندوزی

ارزش علم و عالم

بدون تردید کمال انسان به دانش و بینش او وابسته است . از آیات قرآن استفاده می شود که خداوند متعال علم و دانش را علت کلی و اساسی آفرینش همه پدیده های هستی - اعم از آسمان و زمین - معرفی کرده است . همین نکته برای نشان دادن عظمت و ارزش علم، بهترین دلیل و قاطع ترین گواه است .

وقتی خداوند متعال می خواهد چشم بصیرت انسان را در برابر این نکته و حقیقت باز کند و دلهای خردمندان را در مقابل این واقعیت، آگاه و بیدار سازد، می فرماید:

«الله الذی خلق سبع سموات ومن الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله علی کل شی ء قدیر وان الله قد احاط بکل شی ء علما» (70) ;

«خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید و زمین را همسان با آنها خلق کرد، فرمانش را میان این دو [پدیده شگرف] فرود می آورد تا بدانید که خداوند بر هر چیزی قدرت دارد و خداوند بر هر چیزی احاطه علمی دارد .»

از جمله آیات دیگری که اهمیت علم را بیان نموده است، نخستین آیه هایی است که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده و با امر به خواندن (اقرا) آغاز می شود . این دلیل دیگری است بر اینکه سوادآموزی و دانش پژوهی و علم خواهی از نظر پروردگار متعال اهمیت فراوانی دارد . در آیاتی از قرآن این موضوع به شکلهای مختلفی بیان شده است . برخی از آنها عبارتند از:

1 . درجات والای دانشمندان: «یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات والله بما تعملون خبیر» (71) ;

«خدا درجه های آنهایی از شما را که ایمان آورده اند و کسانی را که دانش داده شده اند بالا می برد و خدا به آنچه می کنید، آگاه است . »

2 . تنها دانشمندان از خدا هراس دارند:

«انما یخشی الله من عباده العلماء» (72) ;

«از بندگان خدا، تنها دانایانند که از او می ترسند .»

3 . پروردگار، اولین معلم هستی:

«اقرا وربک الاکرم × الذی علم بالقلم × علم الانسان ما لم یعلم » (73) ;

«بخوان و پروردگار تو کریم ترین است × همان کس که با قلم آموخت × آنچه را که انسان نمی دانست، به او آموخت .»

4 . علم و دانش ملاک برتری:

چیست علم از هوا رهاننده

صاحبش را به حق رساننده

حکمت آموز تا حکیم شوی

همره و همدم کلیم شوی

عمر ضایع مکن به بی خردی

دور شو دور از صفات بدی

«سنایی »

قرآن کریم می فرماید: «ولقد آتینا داود وسلیمان علما وقالاالحمد لله الذی فضلنا علی کثیر من عباده المؤمنین » (74) ;

«و به راستی به داوود و سلیمان دانش عطا کردیم، و آن دو گفتند: ستایش خدایی را که ما را بر بسیاری از بندگان با ایمانش برتری داده است .»

علاوه بر آیات قرآن، در روایات معصومین علیهم السلام نیز آن قدر که برای طلب علم، تشویق و تحریض شده، برای چیزهای دیگر نشده است . چند روایت در این مورد در ذیل نقل می شود:

1 . رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرموده اند: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم ومسلمة الا وان الله یحب بغاة العلم (75) ;

تحصیل دانش، برای همه مردان و زنان مسلمان واجب است . و آگاه باشید که خداوند متعال جویندگان علم را دوست می دارد .»

2 - «ذکر عند النبی صلی الله علیه و آله رجلان من بنی اسرائیل کان احدهما یصلی المکتوبة ثم یجلس فیعلم الناس الخیر، وکان الآخر یصوم النهار ویقوم اللیل، فقال رسول الله صلی الله علیه و آله فضل الاول علی الثانی کفضلی علی ادناکم (76) ;

در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله از دو مرد بنی اسرائیل سخن به میان آمد [و چنین گفته شد] که یکی از آنها نماز فریضه را می گذارد و سپس می نشیند و به مردم خوبیها را آموزش می دهد، اما دیگری روز را روزه می گیرد و شب را به عبادت می گذراند . رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: برتری اولی بر دومی همچون برتری من است بر کمترین شما!»

بهترین دانشها

شکی نیست که هر علمی مورد پسند نیست، بلکه در روایات فوق علومی منظور است که مایه هدایت و رستگاری انسان شود .

امام علی علیه السلام فرمود: «خیر العلم ما اصلحت به رشادک وشره ما افسدت به معادک (77) ; بهترین دانش آن است که هدایت و رستگاری خود را با آن اصلاح کنی و بدترین دانش آن است که آخرت خویش را با آن تباه گردانی .»

و هم ایشان فرمود:

«خیر العلم ما قارنه العمل; (78)

بهترین دانش، آن است که با عمل همراه باشد .»

امام کاظم علیه السلام را نیز در این باره سخنی نغز و شنیدنی است که فرمود:

«اولی العلم بک ما لایصلح لک العمل الا به، و اوجب العمل علیک ما انت مسئول عن العمل به، و الزم العلم لک ما دلک علی صلاح قلبک و اظهر لک فساده، و احمد العلم عاقبة مازاد فی عملک العاجل فلاتشتغلن بعلم ما لایضرک جهله و لاتغفلن عن علم مایزید فی جهلک ترکه; (79)

سزاوارترین دانش برای تو، آن دانشی است که عملت جز با آن درست نشود و ضروری ترین عمل برای تو، عملی است که در برابر آن بازخواست می شوی و لازم ترین دانش برای تو، دانشی است که صلاح و فساد دلت را به تو نشان دهد و نیک فرجام ترین دانش، آن دانشی است که بر عمل تو در این دنیا بیفزاید; بنابراین، به دانستن چیزی که ندانستن آن زیانی به تو نمی رساند، مشغول نشو و از دانستن چیزی که فروگذاردنش بر نادانی تو می افزاید، غافل مباش .»

اگر انسان دقت کند، می فهمد که بعضی از علوم متداول ارزش صرف وقت ندارد .

نقل است کودکی نحو می خواند . استادش گفت: بخوان " ضرب زید عمرا " . شاگرد پرسید: چرا زید عمرو را زد؟ استاد گفت: این مثال است; می خواهم تو بفهمی . شاگرد برخاست . استادش گفت: به کجا می روی؟ گفت: نمی خواهم علمی را بخوانم که از همین اول با زد و خورد شروع می شود!

ای کاش آن استاد به شاگردش می گفت: ضرب الله مثلا ...

دو حکایت

الف) وارثان انبیا:

دانشمندان راستین، وارثان انبیای الهی هستند . نقل است دو امیرزاده در مصر بودند، یکی علم آموخت و دیگری مال اندوخت . عاقبت الامر آن یکی علامه عصر گشت و این یکی عزیز مصر شد . پس این توانگر به چشم حقارت در دانشمند نظر کردی و گفتی: من به سلطنت رسیدم و این همچنان در مسکنت باقی بمانده است .

گفت ای برادر! شکر نعمت باری - عز اسمه - هم چنان افزون تر است بر من که میراث پیغمبران یافتم; یعنی، علم و تو میراث فرعون و هامان یافتی; یعنی، ملک مصر (80) .

ب) خلاصه علمها:

روزی دانشمندی به شبانی رسید و گفت: «چرا علم نیاموزی؟»

شبان گفت: «آنچه خلاصه علمهاست آموخته ام .»

دانشمند گفت: «چه آموخته ای؟ باز گوی .»

گفت: «خلاصه علمها پنج چیز است:

یکی آنکه تا راست سپری نشود، دروغ نگویم .

دوم، تا حلال سپری نشود، حرام نخورم .

سوم، تا از عیب خود فارغ نیایم، عیب دیگران نجویم .

چهارم، تا روزی خدای - عزوجل - سپری نشود، به هیچ در مخلوق نروم .

پنجم، تا پای در بهشت ننهم، از مکر نفس و شیطان غافل نباشم .»

دانشمند گفت: «تمامت علوم تو را حاصل است، هر که این پنج خصلت بدانست از کتب علم و حکمت مستغنی گشت . (81) »

حسن ختام

کلام را با این حدیث نورانی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به پایان می بریم که فرمودند: «اعلم الناس من جمع علم الناس الی علمه (82) ;

داناترین مردم، کسی است که دانش مردم را با دانش خود جمع کند .»

کودکی گفت: من چه کار کنم

تا به آن کار افتخار کنم

گفتمش علم و معرفت آموز

تا شب محنت تو گردد روز

گفت: چون علم اختیار کنم

بعد از آن گو مرا چه کار کنم

گفتم ار علم اختیار کنی

علم گوید تو را چه کار کنی

«عباس شهری »

(7)

انفاق

تیره روزان جهان را به چراغی دریاب

که پس از مرگ تو را شمع مزاری باشند

انفاق یکی از کارهای پسندیده است که خداوند در قرآن کریم بسیار به آن سفارش کرده است . خداوند حقیقت انفاق را گذر از گردنه ای سخت ذکر کرده، شرط قبولی آن را تقوا دانسته و آن را از جمله تجارتهای پرسود معنوی ذکر فرموده است .

موانع انفاق:

برخی از موانع انفاق عبارتند از:

الف) شیطان:

«الشیطان یعدکم الفقر» (83) ;

«شیطان شما را از تهیدستی بیم می دهد .»

گاهی شیطان انسانها را از آینده بیمناک کرده، مانع انفاق کردن آنها می شود تا حدی که مال دنیا برای آنها از جان با ارزشتر می نماید .

به هنگام انفاق کردن، شیطان وعده فقر به انسان می دهد، اما خداوند وعده آمرزش می دهد و پذیرش وعده خداوند از چند جهت مزیت دارد و سزاوار قبول است:

1 . اینکه در آینده زنده باشیم و بتوانیم از مال بهره ببریم، مورد شک است، اما مسئله قیامت و نیاز ما در آن روز قطعی است .

2 . ممکن است مالی که برای فردا نگه می داریم باقی نماند، اما انفاق امروز حتما برای قیامت باقی است .

3 . بر فرض مال برای انسان باقی بماند، اما معلوم نیست که انسان بتواند از این مال استفاده کند . چه بسا مریض شود و نتواند از اموال بهره ببرد، اما بهره انفاق امروز در قیامت حتما به انسان می رسد .

4 . بهره مندی انسان از مال اندوخته اش در دنیا، موقت و مقطعی است، ولی بهره گیری او از انفاق خود، در قیامت ابدی است .

5 . استفاده کردن از اموال در دنیا و لذت بردن از آنها با هزار رنج و درد آمیخته است، اما استفاده از انفاق در قیامت خالی از این ضررهاست (84) .

حکایت:

«جمعی از ظرفا به در خانه بخیلی رفتند تا از او چیزی اخذ کنند . خواجه از آمدن ایشان خبر یافت . غلام را گفت: بیرون رو و این جماعت را بگوی که خواجه من دوش وفات یافته است، معذور دارید . غلام بیرون آمد و پیغام رسانید . ظرفا گفتند: خواجه ولی نعمت ما بود و در ذمت ما حقوق بسیار دارد، انتظار جنازه از او می بریم تا بیرون آرند و بر او نماز گزاریم و به خاک سپاریم . (85) »


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: منبر قرآنی
برچسب‌ها: منبر شناسی